ترید الگوریتمی مدتهاست که دیگر تنها در انحصار صندوقهای بزرگ نیست. امروزه، دسترسی به استراتژیهای خودکار برای همه باز است — از معاملهگران خصوصی گرفته تا علاقهمندانی که میخواهند ایدههای خود را در بازار آزمایش کنند. پلتفرمهایی با سازندههای استراتژی بصری، قالبهای آماده و تنظیمات ساده پدید آمدهاند. اما همراه با این، تعداد توهمات نیز افزایش یافته است. ترید الگوریتمی دکمه «سریع پولدار شدن» نیست، بلکه یک رشته مهندسی است که در آن رویکرد مهندسی، تحلیل و توانایی مدیریت ریسکها حیاتی است.
اساس ترید الگوریتمی این ایده است: تصمیمات توسط انسان گرفته نمیشود، بلکه توسط برنامهای که بر اساس مجموعهای از قوانین عمل میکند، گرفته میشود. یک ربات بازار را تحلیل میکند، به اندیکاتورها واکنش نشان میدهد و معاملات را سریعتر و دقیقتر از یک معاملهگر اجرا میکند. هدف آن حذف احساسات و پایبندی دقیق به استراتژی است. این به معاملهگر اجازه میدهد تا از کارهای روتین خلاص شود، چندین ابزار را به طور همزمان زیر نظر داشته باشد و در کسری از ثانیه واکنش نشان دهد. مزیت اصلی یک الگوریتم، قابل پیشبینی بودن آن است: اگر قوانین به درستی نوشته شوند، سیستم همیشه به یک شکل عمل میکند.
برای اینکه یک ربات معاملهگر ابزاری کامل باشد، به یک ساختار نیاز است. کار با یک ایده آغاز میشود — فرضیهای در مورد اینکه چرا استراتژی باید سودآور باشد. سپس، شرایط ورود و خروج از معاملات فرموله میشوند. این شرایط باید کاملاً دقیق و بدون عبارات مبهم باشند. بخش بعدی مدیریت ریسک است: سطوح حد ضرر و حد سود و همچنین محدودیتهای حجم معامله تعیین میشوند. مدیریت سرمایه نیز به همان اندازه مهم است: تخصیص وجوه، استفاده از اهرم و کنترل بار روی حساب. عنصر نهایی ماژول اجرایی است، یعنی کد یا پلتفرمی که منطق را به معاملات واقعی در بورس تبدیل میکند.
حتی جالبترین ایده نیز بدون آزمایش بیمعنی است. ابتدا، بکتست انجام میشود — اجرا بر روی دادههای تاریخی برای دیدن اینکه استراتژی در گذشته چگونه عمل میکرد. اما تکیه صرف بر این خطرناک است: برازش بیش از حد مدل به تاریخ بسیار آسان است. به همین دلیل به یک آزمون پیشرو (forward-test) نیاز است — بررسی بر روی دادههای جدیدی که الگوریتم هنوز «ندیده» است. پس از آن، استراتژی در حالت دمو اجرا میشود تا رفتار آن در زمان واقعی بدون ریسک برای سرمایه ردیابی شود. و تنها پس از همه بررسیها مجاز به انتقال به معاملات واقعی با حجمهای کم است. اشتباهات تازهکاران بارها و بارها تکرار میشود: برازش بیش از حد به تاریخ، نادیده گرفتن کارمزدها، انتظارات بیش از حد و دخالت احساسی در کار ربات.
الگوریتمها انواع مختلفی دارند. سیستمهای پیرو روند، حرکت بازار را دنبال میکنند و سعی در گرفتن تکانههای پایدار دارند. استراتژیهای آربیتراژ از تفاوت قیمت بین پلتفرمها یا ابزارها سود میبرند. استراتژیهای بازارسازی با قرار دادن سفارشهای خرید و فروش در هر دو طرف دفتر سفارش، نقدینگی را فراهم میکنند. استراتژیهای پیچیدهتر بر اساس آربیتراژ آماری و مدلهای ریاضی ساخته شدهاند. الگوریتمهای اسکالپینگ دهها معامله در دقیقه انجام میدهند و از حرکات میکرو سود میبرند. و مدلهای مدرن با یادگیری ماشین و شبکههای عصبی، حجم عظیمی از دادهها را تحلیل کرده و خود را با بازار در حال تغییر وفق میدهند. انتخاب استراتژی به اهداف بستگی دارد: درآمد سریع، ثبات یا تنوعبخشی بلندمدت.
۱. سرعت بالای اجرای معاملات. الگوریتمها میتوانند حجم زیادی از دادهها را پردازش کرده و موقعیتها را در کسری از ثانیه باز یا بسته کنند. یک انسان از نظر فیزیکی نمیتواند به این سرعت واکنش نشان دهد. این امر به ویژه در بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال اهمیت دارد. مثال: معاملهگران با استراتژیهای فرکانس بالا (HFT) میتوانند فوراً یک دارایی را با قیمت پایین بخرند و بلافاصله با قیمت بالاتر بفروشند، در حالی که شرکتکنندگان عادی هنوز در حال ارزیابی وضعیت هستند.
۲. عدم وجود احساسات. انسانها اغلب تحت تأثیر ترس یا طمع اشتباه میکنند. اما یک الگوریتم به شدت به قوانین از پیش تعیینشده پایبند است و تحت تأثیر تصمیمات احساسی قرار نمیگیرد.
۳. امکان آزمایش استراتژیها. قبل از راهاندازی در بازار واقعی، الگوریتمها را میتوان بر روی دادههای تاریخی (بکتست) اجرا کرد. این به ارزیابی کارایی و شناسایی نقاط ضعف رویکرد کمک میکند.
۴. صرفهجویی در زمان. برنامهها میتوانند به صورت شبانهروزی بدون حضور مداوم معاملهگر کار کنند. در ارزهای دیجیتال که تعطیلی و وقفه وجود ندارد، این امر بسیار ارزشمند است.
۵. مدیریت ریسک سیستماتیک. الگوریتمها به راحتی برای تنظیم حد ضرر، حد سود و روشهای پیچیده مدیریت سرمایه برنامهریزی میشوند. این امر احتمال زیانهای بزرگ را کاهش میدهد.
۶. دسترسی به استراتژیهای پیچیده. بسیاری از رویکردها به صورت دستی قابل اجرا نیستند اما برای الگوریتمها در دسترس هستند، مانند آربیتراژ، بازارسازی و الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشین. مثال: یک برنامه به طور همزمان صدها جفت معاملاتی را تحلیل کرده و سودآورترین معاملات را انتخاب میکند.
۱. آستانه ورود بالا. ایجاد یک الگوریتم کارآمد نیازمند دانش در برنامهنویسی، امور مالی و آمار است. علاوه بر این، آزمایش با کیفیت به قدرت محاسباتی نیاز دارد.
۲. ریسک نقص فنی. هر سیستم خودکاری ممکن است دچار نقص شود: یک باگ در کد یا مشکل در اتصال به صرافی میتواند منجر به زیانهای بزرگ شود. مثال: در سال ۲۰۱۲، شرکت Knight Capital به دلیل عملکرد نادرست یک الگوریتم، ۴۴۰ میلیون دلار از دست داد.
۳. نیاز به تنظیم مداوم. علیرغم خودکارسازی، الگوریتمها به نظارت منظم نیاز دارند. بازارها تغییر میکنند و آنچه دیروز سودآور بود، ممکن است فردا زیانده باشد.
۴. رقابت با بازیگران بزرگ. صندوقهای پوشش ریسک و شرکتهای سرمایهگذاری میلیونها دلار برای توسعه و بهینهسازی الگوریتمها هزینه میکنند. رقابت با آنها برای یک معاملهگر خصوصی بسیار دشوار است.
ترید الگوریتمی و ترید خودکار ارتباط نزدیکی با هم دارند، اما یکسان نیستند. ترید الگوریتمی زمانی است که یک معاملهگر مجموعهای از قوانین را از پیش تعیین میکند که هنگام معامله در بازار از آنها پیروی خواهد کرد. معاملهگر میتواند این قوانین را به صورت دستی و تنها با دنبال کردن الگوریتم اعمال کند. ترید خودکار گام بعدی است. در اینجا، الگوریتمهای آماده در یک برنامه ویژه یا ربات معاملهگر بارگذاری میشوند که به طور مستقل و بدون دخالت انسان معاملات را باز و بسته میکند. این رویکرد امکان فعالیت ۲۴/۷، واکنش سریعتر به بازار و حذف احساسات را فراهم میکند. در اصل، ترید الگوریتمی خود قوانین است، در حالی که ترید خودکار اجرای آنها توسط یک ربات است.
خودکارسازی ریسکها را از بین نمیبرد. یک الگوریتم ممکن است به دلیل خطای کد، مشکلات سرور یا اتصال ناپایدار دچار نقص شود. بازار نیز غیرقابل پیشبینی است: اخبار غیرمنتظره و نوسانات شدید میتواند حتی قابل اعتمادترین سیستم را از بین ببرد. پیچیدگی بیش از حد نیز یک خطر است: الگوریتمهای بیش از حد «هوشمند» اغلب در برابر واقعیت دوام نمیآورند. در نظر گرفتن جنبه مالی نیز مهم است — حتی یک استراتژی خوب برای تحمل افت سرمایه به سرمایه نیاز دارد. علاوه بر این، همه پلتفرمها مدلهای معاملاتی تهاجمی را مجاز نمیدانند، بنابراین باید به محدودیتهای نظارتی نیز توجه کرد.
ترید الگوریتمی درآمد غیرفعال نیست، بلکه یک رشته مهندسی است. در اینجا، معاملهگر بیشتر شبیه یک توسعهدهنده است تا یک قمارباز. برای ایجاد یک الگوریتم کارآمد، باید از ایده و فرضیه به آزمایش و کاربرد عملی رسید. موفقیت به کد بستگی ندارد، بلکه به توانایی تحلیل بازار، مدیریت ریسکها و تطبیق سیستم بستگی دارد. اشتباه اصلی تازهکاران این است که ربات را به عنوان یک راهحل آماده درک میکنند. در واقع، این ابزاری است که کارایی آن توسط کیفیت استراتژی و انضباط معاملهگر تعیین میشود.
ربات معاملهگر چیست؟
این برنامهای است که معاملات را بر اساس قوانین و اندیکاتورهای از پیش تعیینشده اجرا میکند و احساسات انسانی را حذف میکند.
آیا میتوان بدون برنامهنویسی ربات ساخت؟
بله، بسیاری از پلتفرمها امکان ساخت استراتژیها را از طریق سازندههای بصری فراهم میکنند. اما برای سیستمهای پیچیده، حداقل تجربه کدنویسی لازم است.
آیا ربات به طور خودکار سود کسب میکند؟
خیر. همه چیز به استراتژی بستگی دارد. ربات یک ابزار است، نه تضمینی برای سود.
تازهکاران معمولاً چه اشتباهاتی مرتکب میشوند؟
آنها استراتژی را بیش از حد به تاریخچه برازش میدهند، کارمزدها را فراموش میکنند و بیش از حد به خودکارسازی اعتماد میکنند.
آیا نظارت مداوم لازم است؟
بله. هر الگوریتمی با گذشت زمان منسوخ میشود و نیاز به تطبیق با بازار دارد.
Get a subscription and access the best tool on the market for arbitrage on Spot, Futures, CEX, and DEX exchanges.